۱۳۸۷ دی ۹, دوشنبه
بلوچستان عزادارنت
به گزارش آژانس خبری تفتان عملیات انتحاری گروه جندالله در جنوب شرقی ایران منجر به کشته شدن تعدادی از نیروهای پلیس مرزی شد.
این عملیات صبح امروز (دوشنبه) در محل صبحگاه مشترک نیروهای انتظامی در سراوان روی داد که بر اثر آن چندین نفر کشته و زخمی شدند.
خبرگزاری مهر، در گزارشی تعداد جانباختگان این عملیات را دو نفر اعلام کرده است.مجرومان این حادثه نیز ۱۰ تن گزارش شدهاند.
این در حالی است که گروه جندالله با صدور اطلاعیهای مدعی شده است که در این عملیات انتحاری، ۱۵۰ نفر کشته شدهاند.
آنطور که در این اطلاعیه آمده، فرد انتحارکننده عبدالغفور ریگی برادر رهبر گروه جندالله بوده که در این عملیات جان خود را از دست داده است.
جندالله همچنین اعلام کرد که مواد منفجره به کار گرفته شده در این عملیات انتحاری، هزار کیلو c4 بوده که معادل ۲۰۰۰ کیلو تیانتی است و در یک خودرو جاسازی شده بوده است.
در این اطلاعیه، نام دقیق محل عملیات، مقر مرکزی نیروهای فتح و رسول اکرم و هنگ مرزی و مرصاد شهرستان سراوان عنوان شده است.
مقامهای رسمی ایران تاکنون در این خصوص اظهارنظری نکردهاند.
جندالله هدف از اجرای این عملیات انتحاری را «انتقام تخریب مدرسه دینی عظیمآباد زابل» اعلام کرده است.
مدرسه «ابوحنیفه» در ششم شهریورماه امسال از سوی ماموران دولتی به علت «نداشتن مجوز» تخریب شد.
این مدرسه که در محله عظیمآباد شهر زابل قرار داشت با ۸۰۰ طلبه (۵۰۰ مرد و ۳۰۰ زن) دومین مدرسه شورای هماهنگی مدارس اهلسنت سیستان و بلوچستان بود.
مدرسه ابوحنیفه از ۱۷ سال پیش، بهطور رسمی به عنوان یکی از شعب حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان فعالیت میکرد و داری ۶۰ مدرس بود.
این مدرسه سال گذشته یکبار از سوی مامواران دولتی تخریب شده بود، اما در ششم شهریور ماه ماموران اقدام به تخریب کامل آن کردند.
گروه جندالله همچنین اعلام کرده که فیلم این عملیات را به زودی منتشر خواهد کرد.
این عمیات انتحاری در حالی صورت گرفته است که مقامهای ایران در هفتههای اخیر از کشته شدن و دستگیری چند عضو گروه جندالله به دست نیروهای مسلح مرزی در ایران خبر داده بودند.
برخی از این مقامهای حتی اعلام کرده بودند که مقدمات متلاشی شدن کامل این گروه در دست بررسی است.
گروه جندالله که در منطقه بلوچستان پاکستان فعالیت میکند و غالباً در استان سیستان و بلوچستان دست به عملیات مسلحانه میزند، در آخرین اقدام خود علیه ایران (پیش از این عملیات)، ۱۷ پلیس را که ماهها پیش، به گروگان گرفته بود به قتل رسانده است.
جندالله پیشتر به مقامات جمهوری اسلامی پیشنهاد مبادله گروگانها با ۲۰۰ عضو زندانی خود را داده بود، اما مقامهای جمهوری اسلامی اعلام کردند که حاضر نیستند با گروههای تروریستی وارد مذاکره شوند.
۱۳۸۷ دی ۸, یکشنبه
۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبه
او منی گوھـــــــــار، او منی گوھـــــــــــار
چمّـــــــــان وتی پچ کن بچــــــــــــــــــــــار
بشکن وتــــــــی براتــــۓ تــــــــــــــــــوار
نیست انت منــــــا بازیـــــــں قــــــــــــــرار
او منی گوھـــــــــار، او منی گوھـــــــــــار
پــــــر چا تو ھستۓ بـــــے تــــــــــــــــوار
بیا منی گوھـــــــار، بؤشت مــئ کنــــــــار
جــــــاہ تئی نہ انت بس مــــــــــــــاں دوار
او منی گوھـــــــــار، او منی گوھـــــــــــار
در بـــــــؤ چہ اے لونجیـــــں تھـــــــــــــار
دیـــــما وتی دستـــــــــان شھــــــــــــــــــار
حقـــــــــــان وتی پجّــــــــاہ بیـــــــــــــــــار
او منی گوھـــــــــار، او منی گوھـــــــــــار
پــــــــــر چا گریـــــــــــــــــــوۓ زار و زار
تــــــــئ دل، من زانان نیست تـــــــــــــلار
بلۓ اے بوت نہ کنت انت تـــئ ســــــــزار*
من الــّماں او منـــــی گوھــــــــــــــــــــــار
دگنیــــــــــا نہ بیت انت یک قــــــــــــــــرار
بلّ بازیــــــــن وتی لـــج و میــــــــــــــــــار
بیـــــــا بؤشت گؤں مــــــردان یک کتـــــار
او منی گوھـــــــــار، او منی گوھــــــــــــاربیــــــــــا کہ کنیــــــن گوں ھـــــم قـــــــرار
پــاد آ ! کنیـــــن سلّ رسمـــے گـــــــــــــار
پــچ کنیـــــن راھے پہ آ نوکیــــــں دیــــــار
او وارک * منـــــی، او منی گوھـــــــــــــار
شستـــــــــــون ۓ تــواراں گـــوش بــــــدار
استــــــــون جنت انت یک قــــــــــــــــــــرار
تــــــــاں کـــــــــد بنندیــــــن انتظـــــــــــــار؟
شستـــــــــــــونی ، آبان 1368 (نوامبر 1989)
٭ سزار = مراد ھما `سزاوار` انت کہ پرپندۓ خاطرا من پہ `سزار` بدل کرتہ۔
٭ وارک = شستــونی لھجہ ۓ تھا ما `گوھار` ھم گوشین و `وارک` ھم گوشیں۔
۱۳۸۷ دی ۲, دوشنبه
۱۳۸۷ آذر ۲۱, پنجشنبه
گناهکار و بی گناه؟؟!!!
چند روزیست برخی عناصر که همیشه در برابر ظلم و جنایات رژیم ولایت فقیه سکوت کرده اند با هلاکت 14 تن از جنایتکاران و متجاوزان به بلوچستان سر و صدا براه انداخته وبدتر از رژیم شیون سر دادند و جای تاسف است که برخی از افرادی که خود را سیاسیون بلوچستان می نامند بر طبل دشمنان ملت بلوچ کوبیده و این صدای کریه را بازتابی ویژه دادند।بدین جهت لازم دیدم در مورد هلاک شدگان و جنایتشان اندکی بگویم تا اکثریتها و جمهوری خواهان و پیام امیدها بدانند که از چه عناصر پلیدی حمایت می کنند اگر چه در صداقت چنین عناصر باد پرستی تردید دارم.بامداد 22 خرداد زمانیکه اکثر مردهای روستای نزدیک قرارگاه جهت کسب روزی به بیرون روستا رفته بودند رئیس پاسگاه شمسر پاسدار محمدی رئوفی همراه با پاسداران همراهش به روستا یورش برده و به تفتیش منازل مردم پرداخته و در این عملیات پاسدار جنایتکار رئوفی و پاسداران همراهش از هیچ جنایتی فروگذاشت نکرده و حتی کودکان و زنان را مورد تعرض قرار داده و چادر زنان را از سرشان کشیده به حرمت مردم تجاوز نمودند و پس از ضرب و شتم زنان و کودکان با غرور روستا را ترک کرده و تهدید کردند که فردا همه مردان روستا را دستگیر خواهند کرد و برای اعدام به اتهام همکاری با مبارزان به زاهدان خواهند فرستاد فردای آن روز 23 خرداد این پاسدار جنایتکار باز همراه با همان ماموران و یا هرچه که نامشان باشد به روستا می آیند که با شورش مردم مواجه می شوند و فرار را بر قرار ترجیح می دهند و پس از اینکه به قرارگاه می رسند برای همه اهالی روستا پرونده تشکیل می دهند و آنها را متهم به اقدام علیه امنیت ملی می نمایند و برای دستگیری مردم روستا از زاهدان کمک می طلبند و همین روز خبر این جنایت به گوش مبارزان که در کوهستانهای نزدیک بودند می رسد و مبارزان پس از طراحی عملیاتی دقیق این قرارگاه را خلع سلاح می کنند و کسانی را که مستقیما در جنایت و تجاوز به ناموس بلوچ دست داشتند بازداشت می نمایند.الان انتظار چیست که با چنین متجاوزانی چگونه باید برخورد نمود؟گیریم این افراد اصلا نظامی نیستند اما متجاوز به ناموس مردم هستند ،پس با متجاوزانی که به خانه ات داخل شده و به ناموست تجاوز کرده اند باید شاباش بگوئی و چنین جنایتکاران جنگی را رها کنی؟شاید اکثریتها و اتحاد جمهوری خواهان و شاید پیام امیدها چنین کنند اما من بلوچ که مستقیما شاهد این جنایت هستم هرگز چنین قضاوتی نمی کنم.من با کسیکه پا به حریم من نهاده و حرمت من را پایمال نموده هر کس باشد و در هر مقامی که باشد شوخی ندارم و چنین فردی را مجرم جنگی می دانم و تا توان داشته باشم انتقام تجاوز را خواهم گرفت اگرچه در این راه کشته شوم.آری من آرامش را دوست دارم ، من صلح و امنیت را دوست دارم ، من انسانیت را دوست دارم ، من همنوعانم را دوست دارم ،اما تا زمانیکه او به من احترام بگذارد،تا زمانیکه وی حق زیستن من را نستاند ، تا زمانیکه او پا به حریمم ننهد ، تا زمانیکه او هم اندکی انسانیت داشته باشد اما زمانیکه همنوع من انسانیت را پایمال کرد و حرمتها را در هم کوبید و بر ناموسم تازید از من انتظار تشکر و دست درد نکن نداشته باشد.زمانیکه من می بینم جلوی چشمانم انسان نماها برادرم را می کشند ، به خواهرم بی حرمتی می کنند و پدرم را اعدام می کنند و فرزندم را گلوله باران ،آیا من بنشینم و نظاره کنم؟شماها که دور نشسته و قضاوت می کنید کمی به درد ما که عزیزترین هایمان را بدون هیچ جرمی از دست دادیم هم بیاندشید.به خواهرانی که 22 خرداد توسط همین به اصطلاح شما سربازان و مرزبانان بی حرمتی شدند هم بیاندشید.به کودکانی که بی اطلاع از همه جهان زیر لگدهای همین به اصطلاح شما سربازان فریاد سر می دادند هم بیاندیشید.ما هرگز خواهان ریخته شدن خون انسانی نیستیم اما آیا نباید آن به اصطلاح انسان خون ما را هم نریزد و حداقل اندکی به ما نگاه انسانی داشته باشد.یاد دارم گفته یک مبارزی را که گفت والله که وقتی پاسداران دست ما هستند انسانیت به ما اجازه نمی دهد تحقیرشان کنیم اما همین پاسداران و همین سربازان به اجساد مردگان هم احترام نمی گذارند و کثافت درونی و درنده خوئی خود را بر اجساد شهدا هم آزمایش می کنند.این یک حقیقت است که هرگز خود خامنه ای در جنگ حاضر نمی شود همین پاسداران و سربازان و ... هستند که جنایت می کنند و می کشند و اهانت می کنند و راهی جز برداشتند جنایتکاران از سر راه نمی باشد.
دلاور بلوچ
۱۳۸۷ آذر ۱۷, یکشنبه
سرباز
بلوچ تاريخي تها په دلرحمي و ميارجلي مشهورانت .و هنو هچ بلوچي چه اي 16 سربازاني کشگ،گل وشاتان نهنت. جندالاه هم رژيمي داب نهنت که چه وتي اسيراني کشگ لذت ببارت.
جندالاهي جنگ گون فارسي يان گجر نهنت که عادي مردما بگيپت و په وتي دلي خوش کتن آيانا بکشيت،کاري که رژيم کنگنت :بلوچي نسلي نابود کنگ.
کسي که بلوچستاني تها زندگي کوتگ همي سربازاني وحشيگريانا ديستگ.
مگه همي سربازان نهنت که مئي ورنايانا خياباناني تها تيرباران کننت چياکه بيگواهينامه بوتني ترس آ نهوشتاته.(رويا ساراني)
مگه همي نهتنت که مئي عزيزين واننده خدامراد شهلی بر ي سرا تيرگواري اش کت ؟
مهرنهادي شهادت به ماشما پيش داشت که مبارزه مدني هم مه بلوچستان که قانون جنگل حاکمنت عاقبتي نيست.اي درستين ظلماني گندگا رند هم بلوچ چه اي کار خوشحال نهنت بلي آيا دگه راهي هم په مبارزه منتگ؟
کشته شدن خواننده ونوازنده محبوب بلوچ استاد "خدامراد شهلی بر" توسط نيروهاي مرصاد
http://www.radiobalochi.org/BH_Rights/Letter_to_AI_from_RBF070527.html
۱۳۸۷ آبان ۲۰, دوشنبه
۱۳۸۷ آبان ۱۲, یکشنبه
ضلم جنيناني سرا
يک دختر سيزده ساله اهل سومالي در ورزشگاهي شلوغ در شهر کيزمايوي اين کشور سنگسار شد.
به گزارش شبکه تلويزيوني بي بي سي، بر اساس گزارش سازمان عفو بين الملل، اين دختر سيزده ساله که از سوي سه مرد مورد تجاوز جنسي قرار گرفته بود پس از شکايت به مراجع قانوني در دادگاهي اسلامي محاکمه شد.
دادگاه نيز اين دختر را به علت زناي محصنه مجرم شناخته و حکم سنگسار وي را صادر کرد.
به دنبال صدور حکم، دختر تا گردن درون خاک مدفون شده و سنگسار ش شد.
۱۳۸۷ آبان ۹, پنجشنبه
ترس
http://www.youtube.com/watch?v=LYKUNpzzUo4&feature=related
بنا به گزارش فعالین "ديده بان حقوق بشر بلوچستان " ماموران لباس شخصی اداره اطلاعات زاهدان روزیکشنبه (21 مهر ماه ) يکي از افراد طايفه "شه بخش" به نام "حاجی محمد نور شه بخش" فرزند حلیم را ازدرب منزلش ربوده و به مکان نامعلومي انتقال داده اند
حاجي محمد نوراز طريق شغل "رانندگي " خرج خانواده خود را تامين ميکرده وبدليل بيماري و سن بالا از سلامتي خوبي برخودار نيست
خانواده وي عليرغم تلاش فراوان بعد ازگذشت هفده روز هنوزازمحل نگهداري ,علت دستگیری و یا وضعيت وي اطلاعي دريافت نکرده اند
طايفه شه بخش يکي از بزرگترين طوايف بلوچستان ميباشد.علاوه برفشارها و تبعيضات مشترکي که ازطرف رژيم جمهوري اسلامي به اين طايفه و بقيه طوايف بلوچي وارد ميشود آنها ازچند سال اخير دچار فشارهاي مضاعف و ويژه اي بوده اند
آنها بيشتر درجنوب شرقي زاهدان درمناطق "شوره ,دومک , کورين, چشمه , گوربند , رودماهي و قلابيد" سکونت دارند. مناطق و روستاهاى مذکور مستعدترين نقاط کشاورزى سيستان و بلوچستان هستند و براي کشت پسته و صيفي جات استعداد خاصى دارند.
اين مناطق اززمان روي کار آمدن جمهوري اسلامي بيشترازسه باربدلايل مختلفي نظير "پاکسازي منطقه از اشرار و ارتقاي امنيت"مورد بمباران ,عملياتهاي گسترده نظامي و حتي مين گذاري قرار گرفته که باعث از بين رفتن مناطق وسيعي از مزارع کشاورزي و دامداري و کشته و زخمي شدن هزاران نفروهمچنين باعث جابجا ي صدها خانواده از اين مناطق به مناطق ديگر شده است
يکي از حادترين مشکلاتي که افراد اين طايفه ازچند سال اخيرگريبانگير آن هستند مسئله "اسم فاميلي" آنها (شه بخش و يا اسماعيلزهي) ميباشد. صرفا بخاطر اينکه اسم خانوادگي آنها "شه بخش" است بطور آشکار روزمره در مراکزي مانند "اداره ثبت مالکيت " ،" اداره ثبت احوال " و حتي مراکز آموزشي و استخدامي مورد تبعيض قرار ميگيرند
هنگام مسافرت (شهر به شهر) فقط بخاطر اسم خانوادگيشان در" پستهاي بازرسي" مورد اتهامات بيهوده , آزار و اذيت قرار ميگيرند- ميتوان گفت که زندگي روزانه آنها هميشه همراه با دلهره و نگرانی ميباشد
تعداد زيادي به دلايل امنيتي , اقتصادي و تحصيلي فرزندانشان در دانشگاه و محيط کارناخواسته اقدام به عوض کردن نام خانوادگي خود شده اند
ناگفته نماند که بيشترين قتلهاي حکومتي و اعداميان در بلوچستان ازافراد طايفه "شه بخش" ميباشند و در حال حاضرصدها جوان ديگرازاين طايفه بدون برخورداری از وکیل و حق اعتراض به عناوين مختلف درزندان درانتظارمرگ هستند
ما فعالين "ديده بان حقوق بشر بلوچستان" ضمن محکوم کردن اين اعمال غيرانساني رژيم جمهوري اسلامي برافراد اين طايفه شديدا نگران وضعيت آقاي "حاجی محمد نور شه بخش" هستيم و ازمجامع بين اللملي تقاضا داريم که براي آزادي وي وبراي جلوگيري از ادامه اين اعمال غيرانساني در بلوچستان به جمهوري اسلامي فشار آورند
ديده بان حقوق بشر بلوچستان
2008.10.26
http://bhrw.blogspot.com/
توضيح: اين نامه به "آمنستي اينترنشنال "و ديگر سازمانهاي حقوق بشري
فرستاده شده است
-------------------------------------
۱۳۸۷ آبان ۵, یکشنبه
سلام
سلام دوستان.پهل کنيت که چنت وهدي انت چيزي نلکون.رند چه گرماگي چطيان؛ کار و گرفتاريان پدا بنگيج بوتگنت و طيم په نويسگ نيست.
۱۳۸۷ مهر ۲۵, پنجشنبه
عجب تلخ است
خطاب به تمام کسانی که به تمامیت ارضی ایران حساسند اما به اخبار همهی ایران به یک اندازه حساسیت نشان نمیدهند
من، هم انسانم، هم بلوچ، هم ایرانی. هم انسان بودنم را دوست دارم هم بلوچ بودنم را هم ایرانی بودنم را. خیلی زجر کسیدم تا انسان شدم. بلوچ که بودم زجر میکشیدم. ایرانی که شدم آزرده شدم. من معنی چوب دو سر طلا را تا زمانی که فقط بلوچ بودم نمیدانستم. ایرانی که شدم معنیش را فهمیدم. حالا سعی دارم انسان باشم و کم کم دارم متوجه میشوم انسان میتواند چوپ سه سر طلا هم باشد. به جای تفنگ و مرده باد و زنده باد که در خونم نبود من از اول نوشتن را انتخاب کردم. اما وقتی که ناکسان به ایرانی بودنت حمله میکنند تو مشکل است که فراموش کنی یک انسان ایرانی هستی. و وقتی یک مشت کرکس به بلوچ بودنت حمله میکنند غیر ممکن میشود تو یادت برود که تو انسان ایرانی بلوچی هستی. از اول انقلاب کشتند برادران و خواهران ما را و گفتند قاچاقچی هستند، ماندم که چطور برای ایرانی بودنم و انسان بودنم شرح بدهم بلوچ بودنم را. حالا میکشندمان به همان جرم قدیمی و جرمهای من در آوردی: اراذل و اوباش، وهابیها، طرفداران عبدالمالک و...
اخیراً شمشیر را از رو بستهاند: روحانی و غیر روحانی،با سواد و بیسواد، قاچاقچی و کاسب، زن و مرد، پیر و جوان را از دم تیغ رد میکنند। استان ما پرتتر از آن است که ککی اپوزسیونی را بگزد. اطلاعات ایرانیها از استان سیستان و بلوچستانشان کمتر از آنست که بتوانند فرق یک بلوچ ایرانی با یک مهاجر افغانستانی را بدانند. و وجدان انسانها چنان درگیر احتیاط است که فرمایش بی ارزشِ خاتمی که امام را متفکرترین اصلاح طلب معرفی میکند بیشتر ارزش خبری پیدا میکند تا بمباران روستاهای دومگ و گلوگاه و شورو. چقدر دردناک است چوب سه سر طلا بودن. من در این روستاها نفس کشیدهام. کلاسهای کپریش را دیدهام و مردمی را که عمریست ایلیاتی زیستهاند و از روستای خود بیرون نرفتهاند مثل اینکه شما را میشناسم، میشناسمشان و مثل اینکه ایرانی را و انسانها را دوست دارم، دوستشان دارم. عجب رنجیست دیدن و ندیدن. عجب تلخ است خبرهایی که میرسد از استان سیستان و بلوچستان.
ديده بان حقوق بشر بلوچستان
انسانهاي آزاديخواه , فعالين حقوق بشر و هموطنان آزاده, به نقل ازمنابع محلي (1-2) نیروی هوائی رژیم جمهوري اسلامي از بامداد روز دوشنبه (بيست دو مهر) شروع به بمباران وسيع روستاها و مناطق کوهستانی که در 130 کيلومتري شهر زاهدان واقع هستند کرده و تا هنوز (عصر دوشنبه) ادامه دارد
طبق تحقيقات و گفتگوي چند تن ازساکنين مناطق در حال بمباران که با " نجيب ناروئي" يکي ازاعضاي "ديده بان حقوق بشر بلوچستان" در اين زمينه داشته اند, آنها چنين اظهار داشته اند: دو روز پيش (روز شنبه) در منطقه "دومگ" درگيري مسلحانه اي بين نيروهاي انتظامي و تعدادي افراد مسلح که گويا از افراد جندالله (جنبش مقاومت مردمي ايران) بوده اند صورت ميگيره و بعد از ساعتها درگيري و جنگ و گريز نيروي هواي وارد عمل شد و از سحرگا ه امروز شديدا در بمباران منطقه هستند ,
همچنين اضافه ميکنند: در خرداد 1385 دو سال قبل عمليات مشابهي از طرف نيروهاي هوائي و زميني در اينجا صورت گرفت. تعداد زيادي خانه و زندگي خودشونو ترک کردند. جمعيت منطقه (با حومه و اطرافش) به زير شش هزار نفر رسيد. ولي باز هم با بمبارانهاي امروز اصلا قابل مقايسه نيست. بمبارن در سطح بسيار وسيعي ميباشد از "دومگ" گرفته تا حومه اطراف "کورين ، شورو ، گلوگاه " و حتي تا "گورگ" که در نزديکي شهر "بم هست را در بردارد.نيروهاي رژيم از سلاحهاي سنگين از فانتوم و موشکهاي مختلف گرفته و تا هليکوپتر در حال استفاده کردن هستند. ما از اين ميترسيم که مانند عملياتي که در زمان هاشمي رفسنجاني درمنطقه صورت گرفت و از مواد شيمائي استفاده کردند, در اين عمليات استفاده کنند. تعداد زيادي ازمردم محل پيش از بمباران خانه و کاشانه خود را ترک کرده ا ند . شايد هدف رژيم همين ميباشد ميخواهد منطقه خالي از سکنه بشود
از تلفات و خسارات جاني و مالي خبري هنوز در دست نيست ولي بايد گفته شود که خطر بزرگي منطقه و ساکنين را تهديد ميکند. مناطق و روستاهاى مذکور مستعدترين نقاط کشاورزى سيستان و بلوچستان هستند و براي کشت پسته و صيفي جات استعداد خاصى دارند اما هرگز اقدامي از طرف دولت در اين زمينه صورت نپذيرفته است. در عوض چند هکتار زميني که مردم با بودجه خودشان زير کشت برده اند آنها را اينچنين با بمباران و عملياتهاي نظامي مختلف از بين ميبرد
ديده بان حقوق بشر بلوچستان ضمن محکوم کردن اين عمل وحشيانه ، خواهان توقف سريع بمباران مناطق کوهستانی مذکور ميباشد
خبرگزاري حکومتي (3),ايسنا روز شنبه (سيزده مهرماه) در گزارشی تا حدودي به اين عمليات فوق تحت عنوان "طرح پاکسازی و نظم بخشی شهر زاهدان و حاشیه های آن در هفته آينده " اشاره کرده بود. - از اين جهت ميتوان گفت که اين طرح برنامه ريزي شده ايست که ميتواند اهداف سياسي دنبال داشته باشد- ما فعالين "ديده بان حقوق بشر بلوچستان" بر اين باوريم که اين يک نوع "جابجایی اجباری درون مرزی" بشمار میرود"
ديده بان حقوق بشر بلوچستان
http://bhrw.blogspot.com/
دوشنبه، 22 مهر ماه 1387 برابر با 2008-10-13
1.
http://junbish.blogspot.com/2008/10/blog-post_13.html
2.
http://www.radiobalochi.org/BH_Rights/Bombardment-_of_a_large_part_of_W_%20and_Northern_Baluchistan_hosseinborr081013.html
3.
http://sb.isna.ir/mainnews.php?ID=News-18852.
توضيح: اين نامه به "آمنستي اينترنشنال "و ديگر سازمانهاي حقوق بشري فرستاده شده است
----------------------------------------------------------
۱۳۸۷ مهر ۱۴, یکشنبه
بلوچی روچه بوئگ حرام انت
بلوچی روچه بوئگ حرام انت। روچه بوئگ بلوچی سرا حرامنت । بلوچی که روچی یک بر هم کاملین ورگی نوارت پر چی روچه ببیت . آئی که سالی 365 روچا روچه انت و سالی یک بر هم گوشت ائی بشکابی تها نهنت و ای رنگ په رنگین میویانی ناما هم نزانت پرچی روچه ببیت؟ ایرنا یک گزارشی تها که دو سال پیسر درا دیگ بوتگ لکت که نیکشهری تها گیشترین امار سوتغذیه ایرانی ملکی تها هست . حتما بوانیتی. سو تغذيه و فقر، برق نگاه كودكان نيكشهري را خاموش كرده است سوتغذيه و فقر، برق نگاه كودكان نيكشهري را خاموش و طراوت و لطافت كودكانه آنها را به گلي پژمرده و خشك تبديل كرده است. شايد باور نكنيم، اما چشمان كم سو و شب كور ،شكمهاي برآمده و پوستهاي به استخوان چسبيده زنان و كودكان اين ديار خاطره سرزمين آفريقا را در بخش "بنت" شهرستان نيكشهر در استان سيستان وبلوچستان زنده ميكند هرچند بالاترين آمار سو تغذيه دركشور مربوط به شهرستان نيكشهر و بهخصوص منطقه كپرنشين "توتان و مهمدان" اين شهرستان است اما دستو پنجه نرم كردن كودكان و زنان اين ديار را با فقر و گرسنگي بايد از نزديك ديد. براستي كه قلم خبرنگار اعزامي ايرنا به بخش بنت نيكشهر قاصر ازنگارش مشاهدات دردمندي اين مردم است اماناله مردان و زنان پير، گريه كودكان نحيف و ضعيف و سكوت دردآلوده مردان جوان، اشك را بر چهره هر بينندهاي جاري ميسازد. شايد تنها گناه مردمان آرام و صبور اين ديار ناتواني در تهيه غذا، پوشاك و اندك مايحتاج زندگي است كه كودكان آن را رنجور و مادران جوان آن را به مادران سالخورده و فرتوت بدل كرده است. آري تعريف زندگي براي كودكان محروم بنت و دهستان توتان و مهمدان ازبدو تولد گرسنگي،بيماري و ناتواني ،تعريف خانه كپري سست وكم استقامت بدون آب وبرق است براستي چرا اينگونه است. سري به مركز بهداشت بنت نيكشهر ميزنيم كودكاني را ميبيني كه از فرط گرسنگي و سو تغذيه پوست بر استخوان شان چسبيده و شكمهايشان برآمده و با نگاهي معصومانه ياري دستهاي توانمند را ميطلبد. زن جواني را ميبيني كه در بهار زندگيش ياراي حمل كودك كوچك درون شكمش را ندارد و تنها ضعف و درد در اين ساليان جواني هم دم اوست با صورتي كه رنج و فرياد را در خود فرو ميخورد در انتظار ياري پزشك است. بعد از مشاهدات غم انگيز علت اين همه فقر گرسنگي را جستجو ميكنيم و به دنبال اقدامات انجام شده از سوي مسوولان ميگرديم امااول نيكشهر ،بنت وتوتان ومهمدان كه نامشان بافقر و گرسنگي عجين شده كجاست. شهرستان نيشكهر با ۱۷۰هزارنفر جمعيت در ۶۵۰كيلومتري زاهدان و بخش محروم و دورافتاده بنت با ۸۵پارچه آبادي در ۱۳۰كيلومتري شهر نيكشهرواقع است. دهستان توتان، دورافتادهترين قسمت بخش بنت و ازمحرومترين مناطق كشوراست كه به علت بعد مسافت، شرايط اقليمي و نداشتن راه مناسب، ساكنان آن از امكانات اوليه محروم مانده و به صورت بدوي زندگي ميكنند. فقراقتصادي شديدوضعيت تغذيهاي بسياراسفناك دراين منطقه موجب شده تا اكثريت مردم آن از سوء تغذيه و بيماريهاي گوناگون رنج برده و اين منطقه به جزيرهاي جدا افتاده از كشور تبديل شود. پارسال مخابره نخستين خبر شيوع همگاني شبكوري درمنطقه توتان ومهمدان نيكشهر توسط ايرنا كه براثر سو تغذيه رخ داده بوده موجب توجه دستگاههاي مختلف حمايتي كشور به اين منطقه شد. اعزام اكيپهاي بازرسي و تيمهاي پزشكي ،كمكهاي مختلف كه همچنان ادامه دارد ازجمله اقدامات انجام شده توسط مسوولان است . معاينات پزشكان و متخصصان كشور نشان داد كه مردم اين منطقه بلوچستان به علت فقر و گرسنگي از بيماريهاي گوناگوني رنج ميبرند. معاينات تيم پزشكي اعزامي از تهران حاكي از آن است كه ساكنان منطقه توتان و مهمدان بلوچستان با بيماريهايي نظير شبكوري،بيماريهاي چشمي، دهان و دندان، زنان و زايمان، داخلي واطفال دست و پنجه نرم ميكنند. اين اكيپ پزشكي متشكل از متخصصان چشم از بسيج جامعه پزشكي كشور و نهاد رياست جمهوري به بخش بنت اعزام شد تا گامي براي درمان سريعتر مردم فقير و بي بضاعت شهرستان نيكشهر برداشته شود. مدير امداد و درمان بسيج جامعه پزشكي كشور كه همراه متخصصين چشم اعزامي از تهران جهت معاينه بيماران شبكور به نيكشهر آمده ميگويد:در پي شيوع شبكوري ناشي از فقر و گرسنگي، با همكاري دفتر مناطق محروم رياست جمهوري هم اكنون سومين مرحله اعزام اين تيمها به بخش محروم بنت و منطقه توتان و مهمدان در حال انجام است. دكتر "فرخ مختارزاده" افزود:اين طرح بنابر درخواست دفتر مناطق محروم، جهت تسكين آلام و ارائه خدمات درماني شهرستان محروم نيكشهر و بخش فقير نشين بنت و منطقه توتان و مهمدان به اجرا درآمده است. وي ميگويد:هفت و نيم سال خشكسالي متوالي وضعيت مردم را بحراني كرده است وبه دليل فقر و محروميت شديد منطقه بيماريهاي چشمي از قبيل شبكوري در منطقه شيوع پيدا كرده و آمار بالاي سوء تغذيه حاد كودكان اين شهرستان نشانگر فقر منطقه است. وي افزود: با توجه به معاينات و بررسيهايي انجام شده، متخصصين اعلام كردند كه اين منطقه نياز شديد به خدمات بهداشتي و درماني دارد. وي با اشاره به اينكه گروه پزشكان اعزامي در دو مرحله ۴۱۵نفر را ويزيت كردند خاطرنشان كرد: در مجموع ۳۳نفر از افراد معاينه شده نياز به عمل چشم داشتند كه در بيمارستانهاي ۲۲بهمن نيكشهر و امام علي(ع) چابهار عمل جراحي آنها انجام شد. وي گفت: نمايندگان اتحاديه عين كسازان ايران نيز همراه اين گروه به نيكشهر اعزام شده و پس از بينايي سنجي مبادرت بهتهيه عينك رايگان مي كنند. مختارزاده افزود: علاوه برخدمات تخصصي چشم پزشكي دراين طرح، متخصصين زنان، اطفال، داخلي و دندانپزشكان نيز ۴۹۲نفر بيمار را معاينه كردند. وي اضافه كرد: طرح اعزام متخصصين ومعاينه بيماران به مدت شش ماه به صورت رايگان تا رفع نياز كامل مردم منطقه ادامه خواهد داشت. وي با بيان اينكه بيماران روستايي منتقل شده به بخش بنت نيشكهر در همان مركز معاينه شده و درصورت نياز به خدمات تكميلي در چابهار ،زاهدان و تهران سيكل درمان ادامه خواهد يافت . به گفته وي استقبال چشمگير نيروهاي داوطلب متخصص و فوق تخصص تهراني جهت حضور در بخش بنت، انگيزه گروه را جهت اجراي اين طرح در ساير نقاط محروم كشور مضاعف كرد. مدير شبكه بهداشت ودرمان شهرستان نيكشهر نيز با بيان اينكه درپي تشخيص شبكوري اواخر سال گذشته معاينه از مردم بخش محروم بنت همچنان ادامه دارد، گفت:گروه دوم پزشكان اعزامي از بسيج جامعه پزشكي و دفتر مناطق محروم رياست جمهوري با همكاري دانشگاه علوم پزشكي زاهدان براي جراحي بيماران چشم و معاينه بيماران نيازمند در منطقه بنت مستقر شده است. "عليرضا دادگر" افزود :تعداد ۳۳بيمار در بيمارستانهاي ۲۲بهمن نيكشهر و امام علي (ع) چابهار توسط متخصصان عمل جراحي و ۲۵۵نفر در مركز بهداشتي درماني بنت معاينه و بينايي سنجي شده اند. وي ادامهداد: معاينات نشان داد ازاين تعداد ۲۰درصد مبتلا بهآب مرواريد، ۳۷/۹درصد نيازمند به عينك، ۴/۱درصد دچار حساسيتچشمي، ۴درصد لك قرنيه، ۷/۱درصد ناخنك، ۳درصد انكسار ديد، ۰/۸درصد انحراف چشم، ۲/۶پير چشمي، ۰/۴پارگي شبكيه، ۰/۸درصد آب سياه و ۰/۴درصد انسداد مجاري اشك در اين بيماران تشخيص داده شد. اين مسوول اظهارداشت: ازاين تعداد ۲۱/۵درصد مراجعين نيازمند دارو و ۷۸/۵درصد به عملهاي جراحي خاص نياز داشتند. دادگر بابيان اينكه اغلب بيماران به دليل فقر مالي ودسترسي نداشتن به مواد غذايي كافي و مراكز درماني با بيماريهاي مختلف دست و پنجه نرم ميكنند افزود: تجهيز مركز بهداشتي درماني بنت براي ارايه خدمات به بيماران چشمي ضروري است. وي گفت:لازم است تا داروهاي مورد نياز متخصصان (چشم، دهان و دندان، زنان و زايمان، داخلي و اطفال) اعزامي از تهران نيز براي كمك به درمان بيماران اين شهرستان تامين شود. فرماندار شهرستان نيكشهر نيز گفت: با توجه به وضعيت نامطلوب تغذيه در سطح وسيعي از روستاهاي شهرستان و شيوع بيماريهاي ناشي از سوء تغذيه و عوارض و صدمات ناشي از آن به ويژه در بين مادران و كودكان، نيازمند پيگيري اساسي و ريشهاي است. "نبيبخش داوودي" گفت: مطالعات و بررسيهاي انجام شده توسط وزارت بهداشت و درمان درسالهاي اخير وضعيت اسفبار تغذيه در شهرستان محروم نيكشهر را تاييد كرده است. وي گفت:باپيگيري دفتر بهبود تغذيه جامعه وزارت بهداشت و درمانوآموزش پزشكي تاكنون مسوولاني از دفتر مناطق محرومرياست جمهوري ، كميته امداد، هلال احمر و ديگردستگاهها براي رسيدگي درشهرستان نيكشهرحضوريافتهاند. وي افزود:وضعيت معيشتي مردم و سوء تغذيه در نيكشهر بررسي ومسوولان بازديدكننده با مشاهده وضعيت اسفبار معيشتي خانوارهاي روستايي آمادگي خود را براي هر نوع همكاري اعلام نمودند. داوودي، نتيجه معاينه و بررسيهاي انجام شده را بيانگر عمق محروميت و سوء تغذيه دانست و اظهار اميدواري كرد: با همكاري همه جانبه مسوولين شهرستان،استان و كشور قدمهاي اساسي در راستاي رفع محروميتهاي موجود، برداشته شود. معاون برنامهريزي فرمانداري شهرستان نيكشهر ميگويد: خشكسالي، فقر، درآمد كم و ناكافي خانوادهها و دسترسي نداشتن به غذاي مناسب از مهمترين علل بروز سوء تغذيه شديد در كودكان نيكشهري است . "خدابخش رييسي" با بيان اينكه فقر و گرسنگي مردم تا زماني كه كار اساسي و زيربنايي صورت نگرفته، حل نخواهد شد گفت: كمكهاي كميته امداد و ديگر ارگانهاي حمايتي با توجه به فقر حاكم بر منطقه ضروري است اماجوابگو نيست. وي، فراهم كردن زمينهاشتغال در ميان خانوادههاي فقير و ارايه وامهاي بدون بهره را از راههاي نجات مردم نيكشهر از فقر و رسيدن به خودكفايي ذكر كرد.
(پهل کنیت که منبع ای عکسا نزانون )
۱۳۸۷ مهر ۱۱, پنجشنبه
عید مادر
عید مادر
تقدیم به مادر داغدار شهید یعقوب مهرنهاد وابراهیم دربند
بلوچ ازمکران
عید ما ,چون مادریعقوب ما , صاحب عزاست
عید ما , درعید پاییزی شد و او چشم براه بچه هاست
آری , مادر , عید را با اشک آغاز کرد و گریه ها بر او رواست
تاب دنیا را ندارد , اشکها و گریه ها بر وی دواست
عین(1) عیدش ازعزا ویای(2) او
دال(3) اودربندی آن شیر
آری , مادر سرو بود با قامت ایستاده اش
موج طوفان ستمگر چیره گشت بر قامتش
جان شیریعقوب او از او گرفت و وان دگر در بند کرد
عید وباغ اطلسی خانه اش را تا ابد در رنج کرد
ننگ باد بردشمنان مادرم , عیدها بر وی حرام
۱۳۸۷ مهر ۴, پنجشنبه
گزارش
بنابرگزارشات رسيده ازاعضاي "ديده بان حقوق بشر بلوچستان" گروهي از ماموران انتظامي رژيم صبح روز سه شنبه (دوم مهر 1387) به روستاي "شورو" زاهدان يورش ميبرند و يک نفر به اسم "عطاالله شه بخش" فرزند ولي محمد را دستگير و به زاهدان منتقل ميکنند.
بنابر تحقيقاتي , عطاالله دو سال پيش (1385) بر اثر انفجار "مين"از ناحيه چشم زخمي و بينايش را بطور کامل از دست ميدهد و فرد ديگري به نام (غلامحمد شه بخش فرزند يارمحمد) در اين حادثه کشته ميشود
خانواده وي عليرغم تلاشهاي فراوان تاکنون از وضعيت و محل نگهداري وي اطلاعي دريافت نکرده اند
بايد اضافه شود که روستاي شور و روستاهاي اطراف ازمناطق عشایری هستند که بخشهاي وسيعي از آنها توسط رژيم جمهوري اسلامي مینگذاری شده (1-2)و باعث کشته و زخمي شدن تعداد زيادي از افراد محل شده است
فرد ديگري بنام "فقيرمحمد شه بخش" معروف به "ملا پکير" فرزند "خدا داد" در اواسط شهريورماه امسال توسط نيروهاي انتظامي در روستاي "حاج آباد" که در همسايگي روستاي "شورو" قرار دارد دستگير و به مکان نامعلومي منتقل ميشود
نزديکان وي هم ,عليرغم تلاشهاي فراوان تاکنون از وضعيت و محل نگهداري وي اطلاعي دريافت نکرده اند و دليل دستگيري وي را "خويشاوندي و داشتن نسبت فاميلي" با "حاجي خدابخش شه بخش" که رهبر يکي ار گروههاي مسلح در منطقه ميباشد ميدانند
در گزارش مذکور همچنين آمده است که نيروهاي انتظامي در هفته گذشته ,اواخر شهريور , بعد از درگيري شديدي که بين آنها و يک گروه مسلح در منطقه "گورگ" رخ ميدهد به ساکنان منطقه حمله ور ميشوند و تعداد زيادي را دستگير و به جاي نامعلومي منتقل ميکنند که از تعداد و سرنوشت آنها هم خبري تاکنون در دست نيست
ديده بان حقوق بشر بلوچستان
چهارشنبه، 3 مهر ماه 1387 برابر با 2008-09-24
1.
http://bhrw.blogspot.com/2008/03/iranian-government-ignoring-minefields.html
۱۳۸۷ شهریور ۲۴, یکشنبه
اعدام
چنتی شپ پیش وابی وهد گشتون که تلویزیون هاموش کنون که یک فیلمی منا مبلی سرا هشک کوت। ای فیلمی نام هستت
چنت سال پیسر هم شیا من دیستگت و شری سرا سرپدتون که باید نت بوپسون چیا که باندا صحب کاری سرا رون. بلی نتوانتون فیلما یله بد یون همی خاطر یک رند دگه اهیون سیل کو.
ای امریکائی فیلم کسه یک ادم کشی (Sean Penn)
ائی وتی سنگتی گونا جنگلی تها دهتر و بچکی گندنت و رند چه شی که دهتری سرا تجاوز کننت دوینانا کوشنت. رند چه کاتلانی جیل و دادگاهی ایانی حکم پاهو دیگ بیت. یک جنین کشیشی که انسانانی پاهو دیگی خلافنت ای زمه زوریت که ائیا کمک بدنت و اگن پاهو دیگی حکم الم بوت اهرگین روچان ائیا تهنا مهلیت.
مالوم بیت که ائی پکیر و بزگین لوگی تها روستگ و مزنبوتگ .وتی پتا 14 سالگی تها چه دست دنت। همی بزگی سوب ائی نتوانت شرین وکیلی ।بزوریت .اگن ائی پولدلری ببوتین گون شرین وکیلی مدت ائی توانت اعدامی حکما بترینیت و زندانی بکنت.
۱۳۸۷ شهریور ۲۱, پنجشنبه
تپاکي
۱۳۸۷ مرداد ۲۴, پنجشنبه
زهيري
زندگي اروپائي ملکاني تها آرامنت، گم و دردان .گوژنگ و شوديک نبئ ، ترا امنيت هست و ترس تئي جانا نيست.
بلي هنو رند چه چنت سال دني ملکاني تها ،مزنين گمي مني دلئي سرا نشتگ. اي گم گون بلوچستاني عکس و فيلماني گندگ يا بلوچي ساز و سوتاني گوش کنگ ،گيشتر ئو مزنتر بیت. مني درد و گم ،زهيري و دلتنگي په بلوچستان و مردم ئو سياد و وارسانت.خاص عزيزين پت و مات و گوهار و براتنت. اي درد بري بري ،خنجري دابا دلا کپ و چنل چنل کنت. هنو اي مارشت منا هست که مردم جنتي توکا هم بيت بلي آئي نزديکين مردمان و عزيزان هور مبنت که اي خوشي آياني گونا کسمت بيت ، هما جنت، دوزخي دابا بيت .
بلی جهد باید ببیت که هر کجا مردم زندگی کنت شرترین استفاده چه وتی زند بکنت।
موسیقی
موسیقی ، ساز و سروت یکی چه دگنیائی خوشیان انت. ارامین ساز مردما ارام و استرسا چه مردم دور کنت. شاتین سوت انسانا شات کنت و چنت دمان گم و پریشانیا چه دل دور کنت.
بلوچستانی تها دولتی پروپگاندا و تبلیغات ،سوب بوتگ که گیشترین بهری چه ورنایان گجری موسیقی گوش کننت. هر کس که بلوچئی گوش کشت مئی خیال جل و دهاتئی ات. ای دمکراتین ملکانی تها گندگ بیت که هر کومی موسیقی ، زبان و فرهنگ و هنر باز باارزش و گرانکدرنت.
بلوچستانی حالات باز خرابنت. په ای زوتیان ای جاور بدل نبیت. هر روچ یک سلین حالی رسیت. بلی ماشما هم انسانین و زلوری انت که بری بری وتی گمانا بشموشین و کمی خوش ببین.
رند چه ای اهرگین اتفاقات بلوچستانی تها بلوچی ساز و سوت منا دلتنگ و زهیروار کنت .گجری ساز و سوتی گوش کشگ هم منا دلگران و نگیک کنت.
همی خاطر ای شرین عربی سوتا هلون بچاریتی ئو کمی شات ببیت. موسیقی وت یک خاصین زبانی ، زلورت نهن که مردم گوشندهی الفاظ بفهمیت. لذت ببریت.
اگن ای فیلم گندگ نبیت گودا ای ادرسی تها بچاریتی
http://www.youtube.com/watch?v=FaJ48ysqk4w
نامی هستن مشتا گالک.
۱۳۸۷ مرداد ۲۱, دوشنبه
دروگ
۱۳۸۷ مرداد ۲۰, یکشنبه
دگنیایی نوکین بیگناه کوشی
۱۳۸۷ مرداد ۱۸, جمعه
المپيک چينی توکا
۱۳۸۷ مرداد ۱۷, پنجشنبه
عجبا
عجبا ! سرباز جنایتکار رژیم بیگناه و مهرنهاد گناهکار!!!یعقوب مهرنهاد فعال مدنی و فرهنگی کار جوان ملت بلوچ را چه کسی اعدام کرد ؟ آیا امام زمان ساختگی آخوندها از چاه جمکران قم به زاهدان آمد و صبحگاهی مهرنهاد را اعدام کرد ؟ آیا خامنه ای مخفیانه با هواپیمای خصوصی از تهران به زاهدان آمد و طناب اعدام مهرنهاد را کشید ؟ یا نصرالله و مقتدی صدر به طور معجره آسا به بلوچستان آمدند و مهرنهاد را اعدام کردند و رفتند ، اگر اینها نبودند پس چه کسی مهرنهاد را اعدام کرد ؟چه کسی سحرگاه به طور وحشانه و حیوان صفت به خانه مهرنهاد یورش برد و این جوان بیگناه را در زنجیرها و دستبندها و چشمان بسته به سلولهای رژیم انتقال داد।چه کسی در زندان تاریک با مار و کژدم و تلر و چوب و جرقه های برق آسا به جان این جوان بیگناه افتاد ؟این چه کسی بود ؟؟؟ .....بله این همان سربازان جنایتکار رژیم هستند ، این همان سربازاتی که بعضی ها معصوم و بیگناه تلقی می کنند و همان سربازانی که می گویند اینها از شهرستانها فقط برای حصول مدرک سربازی به بلوچستان آمده اند و صفر درجه هستند و فقیر و روستایی هستند !!! این ها همان سربازان زابلی ها تندرو و پست فطرت طرفدار شهریاری هستند که تشنه خون جوانان ملت بلوچ هستند، آیا یک سرباز رژیم مجبور است برای حصول مدرک سربازی جوانان ملت بلوچ را بیگناه تیرباران کند ، آیا مجبور است جوانان را با چوبه های کلفت و قنداقهای تفتگ و دیلر تحت شکنجه قرار دهد و ....یک سربازی که از شهرستانها پا به بلوچستان گذاشته و میخواهد مردم بلوچستان را قتل عام و اعدام و تیرباران کند و تحت شکنجه قرار دهد ، آیا ملت بلوچ در مقابل این جنایتها سکوت خواهید کرد ؟!خیر تاریخ شاهد است ملت بلوچ بی غیرت نیست که آخوندهای رژیم جوانانش را یکی پس از دیگری بکشد و فقط تماشا کند ، ملت بلوچ هرگز تسلیم نخواهید شد و این بازی فوتبال را که سربازان رژیم بلوچ را بکشند و تماشا کنند نیست...........................بلکه انتقام خواهید گرفت می کشند آنان را که کشند مهرنهاد راعزیزان شما را خدای کمی فکر کنید ! که آیا سرباز رژیم تفنگ به بدست و با ژست هیلتری و بدماش بیگناه هستند و جوانان ملت بلوچ گناهکار ، یعقوب چه گناهی داشت ؟ آیا کسی را کشته بود / آیا کسی را زخمی کرد بود ، آیا مواد منفجره از او گرفته بودند ، آیا کسی را سیلی زده بود و به کسی ظلم کرده بود و به کسی فحش و ناسزا گفته بود ، خیر عزیزان آیا میدانید او حتی یک جاقوی جیبی نداشت .پس جرمش چه بود و چرا بیگناه اعدام شد ، جرمش فقط او یک جوان فعال بلوچی از سرزمین بلوچستان بود و او عاشق نوجوانان و جوانان ملت بلوچ بود او بود که جوانان بلوچ را به تعلیم و تعلم ترغیب میداد جرمش او فقط یک سنی بود و عاشق علماء بود.آخه چرا نمی اندیشید و کمی فکر نمی کنید چرا سربازان به بلوچستان برای کشتن جوانان بلوچ آمده اند ، یکی پس از دیگری جوانان ما را در خیابانها و زندانها به دار می اندازند و جگر گوشه های ما را بیگناه در صحراها و کوهسارها تیرباران می کنند و ما به این فرعونان و جلادان خیزه شویم و فقط تماشا کنیم که این یک بازی فوتبال است و آیا ما باید فقط بنویسیم و آیا فقط با نوشتن رژیم را شکست می دهیم /؟ آیا فقط با نوشتن انتقام خون مهرنهاد را می گیریمخیر... این بازی فوتبال نیست که ما فقط تماشا کنیم و خون بیگناه ریخته ی برادرانمان را تماشا کنیم ، الان وقت مبارزه مسلحانه است ، وقت قیام است ، وقت ایستادگی ، وقت کلاشینکوف به دست گرفته و رفتن به کوهستانهای بلوچستان است ، وقت بیعت گرفتن با مبارزین ملت بلوچ است ، وقتی است که باید آخوندهای جلاد و پست فطرت از سرزمین بلوچستان بیرون رانده شوند تا این سرزمین پاک بماند.خطاب به جنایتکاران و آخوندهای فاشیست رژیم : به زودی انتقام خون مهرنهاد را فرزندان بلوچستان از شما خواهید گرفت و فراموش نکنید انتقام خون خون است .به امید پیروزیناکو وشدل بلوچ « خبرنگار خبرگزاری بلوچ نیوز»
۱۳۸۷ مرداد ۱۴, دوشنبه
پر چي ئو تا کد
۱۳۸۷ تیر ۲۲, شنبه
سلام
اميت که شات ئو سلامت باتي.من دهت بلوچستانو ،بلي اپسوز که نه بلوچستاني هاک مني پاداني چيرنت ئو نه آئي آزمان مني سر.مکراني تها مزن بوتگون ئو کسمت منا لني ملکان يارت. اولگين سالان گون خوشي گوستن ئو اي مارشت منا
هستت که چه ملک ، بزان "جهنم " ، کبوتري دابا آزات بوتگون।بلي هر وهد ناراحت ئو بژنيک که پچي مني عزيزان ئو مني مردم ،دگنيايي اي دگه ديما نگندن.
زندگي اروپائي ملکاني تها آرامنت، گم و دردان .گوژنگ و شوديک نبئ ، ترا امنيت هست و ترس تئي جانا نيست. بلي هنو رند چه چنت سال دني ملکاني تها ،مزنين گمي مني دلئي سرا نشتگ. اي گم گون بلوچستاني عکس و فيلماني گندگ يا بلوچي ساز و سوتاني گوش کنگ ،گيشتر ئو مزنتر بیت. مني درد و گم ،زهيري و دلتنگي په بلوچستان و مردم ئو سياد و وارسانت.خاص عزيزين پت و مات و گوهار و براتنت. اي درد بري بري ،خنجري دابا دلا کپ و چنل چنل کنت. هنو اي مارشت منا هست که مردم جنتي توکا هم بيت بلي آئي نزديکين مردمان و عزيزان هور مبنت که اي خوشي آياني گونا کسمت بيت ، هما جنت، دوزخي دابا بيت . بلی جهد باید ببیت که هر کجا مردم زندگی کنت شرترین استفاده چه وتی زند بکنت।